یه عده اومدن افسانه های مردم کشورهای مختلف و با هم بررسی کردن ، دیدن همه شون یه دورانی رو تو داستان های قدیمی شون دارن که همه چی توش خوب بوده و از مشکلاتی که الان هست خبری نبوده .
همون "همه چی آرومه" خودمون . مثلا واسه داستان های ایرانی ورجمکرده . برای هندی ها کریتایوگا و ...
این جوری حساب کنیم خیلی رویاییه . ولی شاید بشه بجاش به دوره ای که از همه دوره ها بهتره گفت عصر طلایی
شاید ما آدم ها هم عصر طلایی داریم . اون دوره ای که وقتی فسیل شدیم و تنها کاری که توی زندگی داریم خوش آمد گویی به حضرت عزرائلیه می شینیم فکر می کنیم بهترین دوره ی عمرمون کی بوده ؟ بچگی ؟ جوونی؟ مجردی؟ متاهلی ؟ پختگی ؟ دانشگاه ؟ مادری کردن؟
اینا رو گفتم که بگم فکر می کنم یه فرق دیگه هم بین آدم زنده و مرده هست . این که الان که وسط زندگیشه فکر میکنه عصر طلاییش ماله قبلا بوده یا ماله آینده است . (یا شاید هم حال)
----------------------------------------------------
* این قضیه عصر طلایی فقط مربوط به قضاوت در مورد خودمون نمی شه . یه مدل فکر کردن ای که خیلی ازش بدم میاد و خودم هم شدید دارمش اینه که واسه همه چی حتی مدرسه و دانشگاه و فروم و کتابخونه و خونواده و ... حس می کنیم عصر طلاییش برای گذشته بوده .
همون چیزی که یه عده مثل ذکر ایام هفته هر روز زمزمه اش می کنن : قدیماااااااا فلان جور بود ! یادش بخیر ...
** این خانوم محترمی که ملاحظه می کنین ملکه ویکتوریا است . به زمان پادشاهیش می گن : عصر طلایی انگلستان
یه دلیله اینکه همیشه آمریکا رو به انگلیس ترجیح می دم همینه . ایالات متحده بر عکس انگیلیس هنوز جوونه و عصر طلاییش ماله قبلا ها نیست .
*** از یه کنکوری که روزی n ساعت تاریخ می خونه پست دیگه ای انتظار نمی ره !