با پاداش دادن به نیکوکار بدکار را بیازار . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :64
بازدید دیروز :2
کل بازدید :82497
تعداد کل یاداشته ها : 129
103/9/9
4:55 ع
>
مشخصات مدیروبلاگ
 
[41]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

 باز باران/ با ترانه/ توی کوچه/ چال میدان/ آبها از روی ناودان / از سر جوها گریزان

کودکی 17 بهاری * / شاد و خرم / نرم و نازک  / چست و چابک / با دو پای سایز چهل / می دویدم رو خط کشی / می پریدم از جدول ها / دور می گشتم ز خانه / می شنیدم بوق ماشین / آی خانوم کجاااااای مردم

باز باران / با ترانه/ با صدای ریز شالاپ / باز کفشم / خیس خیس است/ توی جوراب/ لای انگشت/ زیر ناخون
مردمی چتران به دستی / مردمی زیر پناهی / با کلاه و چکمه هاشان / باز باران

باز باران / تو بالاشهر / در کنار کوهپایه / کوچه ها پر شیب و پیچ پیچ / توی این کج کوچه هامان/ سیل شد سخت ** /باز باران

باز باران / باترانه/ کودک 17 بهاری / خیس و شاد اما فراری / از تمام چتر هاشان / از همه ماشین و خانه

باز باران / باز باران / ماشینی بوقی چراغی / یک سواری / با صدای گرم مردی *** / « : خانوم شما چرا چتر ندارید ؟؟؟ اه ! کودک / با تعجب / : او مرا گفت ؟

باز باران / نیست کودک / در کنار رادیاتور / توی ماشین / آب شد حس فرارش

_______________________________________________
* کودک 17 بهاری که شناسنامم می گه منم ! البته 17 بهار و می گه . کودک بودنو نمی دونم 
 **سه شنبه که بارون اومد میگن تو سید خندان سیل شده موتور ها تو آب غرق می شدن ! البته می دونم به محل ما هیچ ربطی نداره . ولی آب ها که از جوب می ریزن بیرون یه سیلکی می شه 
***می خواستم بگم ینی هوای ماشین گرم بوده و مرده مثل من سردش نبوده . اما نمی دونم چرا انقدر شبیه قصه های عاشقانه این تیکه چیز شد 
 واسه پری خوندم اینو ، حالم گرفته شد ! اینجا گذاشتم یه بنی بشر یه تحسین کوچولو کنه استعدادم کور نشه (پری یادت باشه از این به بعد چیزی خوندم تحسین نما بقیه رو از عذاب نجات بده ) . بابا من که چیزی نمی خوام وقتی اثر ادبی از خودم در می کنم . یه آدم بگه بد نبود من ذوق می کنم 


89/8/19::: 7:50 ع
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ دقیقا تو اینجا چیکار می کنن ادما ؟